بهزاد مهرانی
از ماجده تا گلشیفته
♦ بهزاد مهرانی | پنجشنبه, ۲۹م دی, ۱۳۹۰چندی پیش علیا ماجده، دختر جوان مصری با انتشار عکسهای برهنهی خود خبرساز شد. در همان زمان صاحب این قلم در نوشتهای(۱)، این عمل را به سود حرکتهای آزدایخواهانهی مردم مصر ندانست. ماجده هدفش را از انتشار این عکسها دفاع از آزادی بیان و اعتراض به سانسور و نفوذ بنیادگریان و حجاب اجباری اعلام داشته بود. هر کنش سیاسی باید معطوف به نتیجه باشد.در یک عمل سیاسی نمیتوان فقط به ادای تکلیف دل خوش داشت. اگر پیامد عمل سیاسی ِ ماجده در نهایت به سود بنیادگرایان باشد میتوان از منظر نقد سیاسی آنرا نامناسب و نکوهیده دانست. انتشار تصویر نیمهعریان گلشیفته فراهانی، هنرپیشهی ایرانی اینروزها در فضای مجازی و حقیقی جنجال آفریده است. افراد بسیاری از زوایای مختلف به این عمل نگریسته و واکنش نشان دادهاند. گروهی به پیامدهای سیاسی آن توجه داشتهاند و استدلال کردهاند که عمل خانم فراهانی در چنین فضایی منجر به تقویت بنیهی بنیادگرایان مذهبی در ایران شده و بهانهای به دست حاکمیت قشری ایران داده است که بیش از پیش به تحدید و تهدید نهادهای مدنی و فعالین هنری و فرهنگی و حتا سیاسی مبادرت بورزند. حکومتی که به تازگی در ِ “خانهی سینما” را گِل گرفته است با انتشار این تصویر گُل از گُلاش خواهد شکفت که مستمسکی عوامپسند در توجیه عملش یافته است. از آنجا که گلشیفته فراهانی تنها به واسطهی حرفهی خود به این عمل دست زده است و کنش سیاسی ِ خاصی مد نظرش نبوده است – هر چند تحت فشار افکار عمومی بخواهد برای عملش توجیهات سیاسی و مبارزاتی دستوپا کند- از اینرو قیاسش با ماجده شاید قیاسی معالفارق باشد. این نوشته از این منظر به تصویر گلشیفته نگاه نمیکند هر چند میتوان اینگونه نیز نگریست.
آیا در فردای ایران، اقلیتهای مذهبی و جنسی و قومی حق انتخاب آزادانهی سبک زندگی ِ خود را دارند؟ آیا زنان و مردان حق دارند خود انتخاب کنند که میخواهند چگونه زندگی و عمل کنند یا فردا روز با قدرت بیشتر همان کار را خواهیم کرد که امروز با همین قدرت ناچیزمان با گلشیفته و خانوادهاش کردیم؟
گلشیفته فراهانی یک هنرپیشه است. در سینمای جهان و حتا سینمای پیش از انقلاب در فیلمها شاهد صحنههایی بودهایم که روابط جنسی را به تصویر کشیده است. روابط جنسی به عنوان بخشی از زندگی ِ انسانی در سینما و ادبیات و به صورت کلی هنر تجلی یافته است؛ چه با آن موافق باشیم و چه مخالف. لیلا حاتمی هنرپیشهی ایرانی که در فیلم “جدایی نادر از سیمین” ِ اصغر فرهادی ایفای نقش کرده است در مصاحبه با خبرنگار یورونیوز در حاشیهی جشنوارهی فیلم مراکش در پاسخ به پرسش خبرنگار که “مراکش کشوری اسلامی است اما فیلم افتتاحیهی جشنواره از نظر هنری بسیار آزاد بود، وقتی این فیلم را در یک کشور اسلامی مشاهده میکنید چه احساسی دارید و آیا به نظر شما میتوان این فیلم را در ایران نمایش داد؟ میگوید: “خب یک جامعهای که دینش اسلام است ولی آنقدر انعطاف دارد که میتواند سالن سینمایش فیلمی را نشان دهد که ممکن است صحنههای یک کم خصوصیتری داشته باشد که غالبن در یک جامعهی اسلامی نمیتوانید ببینید، برای من خوشآیند است؛ و البته موجب حسودیام نمیشود. آدم این تحول را میبیند. این چند گونه داشتن فرهنگها و عقاید مختلف در یک بستر اسلامی، خیلی لذتبخش است.”(۲)
حال گلشیفته فراهانی در راستای حرفه و علایق هنری خود و آنهم در کشوری با فرهنگ آزاد، عکسی نیمهبرهنه و البته از بالاتنهی خود انتشار داده است. تصویری که اگر جنس مذکری از خود انتشار میداد بیشک هیچ واکنشی برنمیانگیخت؛ و رگ غیرتی متورم نمیشد. در فیسبوک و سایتها و وبلاگها به جملاتی بر میخوریم که پرسشهای بسیاری را به ذهن متبادر میسازد. سخنانی از این دست که گلشیفته هیچ ربطی به جنبش سبز ندارد؛ آزادی با لختی و بیبندوباری فرق دارد؛ زندانیان سیاسی ِ ما از اینگونه آزادیها نمیخواهند؛ آزادی ِ زن در برهنگی نیست بلکه در کرامت و ارزشهای والای زنانه است؛ سمبل آزادی برای ما زنانی چون نسرین ستوده، بهاره هدایت، شبنم مددزاده، مهدیه گلرو و … هستند و نه گلشیفته و هیچکدام از زندانیان سیاسی ِ ما چنین آزادیهای لجامگسیختهای را نمیخواهند و … .گروهی نیز زبان به توهین گشودند و هتک حرمت.
فرض که پذیرفتیم گلشیفته فراهانی ربطی به جنبش سبز ندارد؛ آیا جنبش سبز هم ربطی به گلشیفته فراهانی و امثال او ندارد؟ آیا در قاموس کسانی که امروز از هر سو خود را داعیهداران و بانیان و حامیان جنبش سبز ِ آزادیخواهی ِ مردم ایران میدانند، آزادی ِ انتخابِ سبْک ِ زندگی به رسمیت شناخته میشود؟
عریانی نشانهی روشنفکری نیست اما تحمل نکردن سبک زندگانی ِ دیگران به قطع نشانهی جمود است.
بخشی از مواجهه با این تصویر موافقت یا مخالفت با آن است؛ اما پرسش بنیادین و اساسی – که بسیاری از پاسخ دادن ِ به آن طفره میروند- این است که آیا حاضریم آزادی ِ کسانی که سبْک زندگیشان متفاوت و بلکه مغایر با ما است را به رسمیت بشناسیم؟ آیا در فردای ِ روزی که در ایران دموکراتیک قدرت را به دست گرفتیم و نشریهای مبادرت به انتشار چنین تصویری کرد آن را توقیف میکنیم؟ آیا زنان در آن فردایی که جنبش سبز شما – که بهزعم شما گلشیفته و گلشیفتههای ایران ربطی به آن ندارند- بر کرسی ِ صدارت و وزارت و کفالت نشست، میتوانند همچون مردان و همراه مردان در دریا شنا کنند؟ آیا در میان دریا دیوار نخواهید کشید و عسس بر خلق نخواهید گمارد و زنان میتوانند با لباس شنا تن به آب بزنند؟ با میکدهها چه خواهید کرد؟ شاید کسی پاسخ دهد که قرار نیست در فردای آزاد ایران،یک گروه خاص قدرت را به دست بگیرند و از طرفی مردم آزادانه به احزاب و گروهها رای خواهند داد. امّا آیا نباید این گروهها و احزاب، شفّاف و واضح نظر خود را در مورد آزادیهای فردی و اجتماعی بیان کنند تا مردم اشتباهات گذشته را تکرار نکنند؟ پیش از انقلاب اسلامی، طرفداران اسلام سیاسی و از جمله پیروان آیتالله خمینی و شخص ایشان همواره از آزادی سخن گفتند اما پس از پیروزی در به پاشنهی دیگری چرخید. چرا؟ از آنرو که آزادی فقط یک اشتراک لفظ با آنچه به واقع نامش آزادی است داشت. وقتی اندکی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ابتدا در ادارات سخن از حجاب اجباری رفت، بسیاری از گروهها و احزاب و حتا روشنفکران گفتند: مشکل ما یک تکّه پارچه نیست، زنان بر سرشان بگذارند، ما میخواهیم کرامت و آزادی ِ والای زنانه به آنها عطا کنیم و نتیجهاش شد بیش از سی سال سرکوب زنان و مردانی که نمیخواستند مطابق با سبک زندگی ِ مورد نظر نظام اسلامی زندگی کنند. هماکنون نیز آزادی ِ مورد نظر بسیاری از گروهها و احزاب سیاسی-خصوصن گروههای مذهبی- از شفافیت و وضوح لازم برخوردارنیست. تصویر نیمهعریان گلشیفته اگر از نظر آنان و از لحاظ مذهبی و اخلاقی و سیاسی مذموم و مطرود باشد اما این حُسن را دارد که به شفافیت بیشتر منجر می شود. شفافیتی که پاسخ شفاف طلب میکند.
آیا در فردای ایران، اقلیتهای مذهبی و جنسی و قومی حق انتخاب آزادانهی سبک زندگی ِ خود را دارند؟ آیا زنان و مردان حق دارند خود انتخاب کنند که میخواهند چگونه زندگی و عمل کنند یا فردا روز با قدرت بیشتر همان کار را خواهیم کرد که امروز با همین قدرت ناچیزمان با گلشیفته و خانوادهاش کردیم؟
من و تو قدیسان اخلاقی و معنوی هستیم. من و تو انسانهایی متعالی هستیم که هیچگاه به تصاویر عریان کسی نگاه نینداختهایم. من و تو قهرمانان تزکیه نفس هستیم. اینهمه جستوجوی کلمات “پورن”و”سکس” در سایتهای جستوجوگر هم ربطی به من و تو ندارد. من و تو در نظرمان آزادی یعنی آزادی از بند ِ نفس امّاره. امّا با “دیگری” چهگونه رفتار میکنیم؟ آیا ما قدیسان و قهرمانان اخلاقی میخواهیم با “دیگران” ِ “خرقه تر دامن و سجّاده شرابآلوده” با زبان توهین و حد و تعزیر و توقیف و ممنوعیت سخن بگوییم؟ پرسش اصلی این است. حرفهای کلی و مجمل، تکیه و تاکید بر آزادی سیاسی و حق عزل و نصب مسئولین و از زبان زندانیان سیاسی و عقیدتی سخن گفتن پاسخ به این سوال نیست. شفاف سخن بگویید تا مردم بتوانند در فردای آزاد ایران، راحتتر دست به گزینش بزنند. نفرمایید که حق انتخاب آزادانهی سبک زندگی مشکل ما نیست که در اینصورت باز یاد همان یک تکه پارچه و حجاب اختیاری-اجباری میاُفتیم. همان یک تکه پارچه هم جزیی از مشکلات بسیار دیگر ما بود که روزی و روزگاری نخواستیم مشکل ببینیمش. آری برادر و خواهر من! عریانی نشانهی روشنفکری نیست اما تحمل نکردن سبک زندگانی ِ دیگران به قطع نشانهی جمود است.
۱-
http://cheragheazadi.org/index.php/archives/1455
2-
http://www.youtube.com/watch?v=qNLn74HPfU4
از ماجده تا گلشیفته,
سبک زندگى هر کس به خودش مربوطه ولى مشکل این جاست که اون خودشو تو این مدت نماینده زنان آزادیخواه ایرانى معرفى کرده پس هر کارى که حتى با تنش میکنه باید مورد تایید اکثرشون باشه و اگه کارى رو با نظر شخصیش انجام داد باید بگه فلان کارم یک نظر شخصى بوده نه به نمایندگى از زنان آزادى خواه ایرانى
به نظر من جریان کسى که خودشو لیدر زنان ضد نظام میدونه با ماجده که یک فرد معمولى هست فرق میکنه
مرسی برای این مطلب .. سپاسگذارم
آقای سعید شما با عطف به کدام نظر سنجی از عقیده اکثریت در این جا صحبت می کنید ؟ گمان نمیکنید باور و عادت شخصیتان را به عامه مردم تعمیم می دهید و آیا این یک حق برای اکثریت است که نظرش را به دیگران دیکته کند ؟ مهران
به نظر من هر کس مسئول کاری هست که خودش انجام میده، این کار گلشیفته یک کار کاملاً حرفه ای است که مربوط به هنرشه. چطور بالاتنه یک مرد اگر لخت باشه ایرادی نداره؟ مگه ما هیچکدام تا به حال این راندیده ایم؟؟ چرا اینقدر بد به این قضیه نگاه میکنید؟ کاری که گلشیفته کرده به نظر من یک از خود گذشتگی بزرگ بوده و من تحسینش می کنم. شهامت گلشیفته ستودنیست. . .
آقا بهزاد مهرانی با سپاس
از نوشته متین و زیباتون
اما چیزی که برام جالب بود
واکنش یک سری ایرانی ها در خارج بود
که رفتار گفتارشون
همون رفتار گفتارارتجاعی
امثال احمد خاتمی بود
من شرمنده ام … من به عنوان یک زن شرمنده ام… من به عنوان یک زن ایرانی عضو جنبش سبز شرمنده ام … من که بارها از هنر زیبای گلشیفته فراهانی قلبم شاد شد حالا غمگینم… گلشیفته یک انسان است اما او یک ایرانی است که از جنبش سبز حمایت کرد… با این کارش گلشیفته فراهانی فقط فشار را بر روی کسانی که به جای عریان شدن به دنبال حقوق اولیه انسانی خود هستند سخت تر کرد… من غمگینم و حدس می زنم بیشتر خانواده هایی که عزیزی از دست داده یا نور چشمی در زندان دارند هم غمگینند…
نوشتتون خوب بود و تا حد زیادی بیطرف،اما یادتون باشه، این عکس تکه ای از یک حرکت اعتراضی دسته جمعی بود که فیلمش در یو تیوب موجوده و میتونید ببینید و نکته دیگه اینکه اصلن اینجا فیلم و صحنه سکسی مطرح نیست، متاسفانه عادات فرهنگی ما هر پدیده ی لختی رو مترادف با سکس میبینه که به هیچ وجه نگاه درستی نیست، حتی در هنر عکاسی هم مقوله ای هست به نام “نودیتی” یا “فاین آرت: نود” که دیدگاه کاملن هنری هست و به هیچ عنوان جنبه پورنوگرافیک نداره .
و یه نکته مهم دیگه اینکه اون روزهایی که این دختر ساعتها زیر شکنجه روانی ایادی وزارت اطلاعات پرده ی روحش دریده میشد، هیچ فریاد وامصیبتایی سر داده نشد و هیچ رگ غیرتی ورم نکرد، حالا چی شده که این دختر شده ناموس همه؟
آقای سعید این دختر نماینده همه عقده های فروخورده ی زن ایرانی در نگاه واپسگرای اسلام و اکثریت مردان ایرانی است، این رو من با تک تک سلولام حس میکنم، شاید شما ندونید این درد چیه، شاید.
موافقم
پرسش به جایی است:
فرض که پذیرفتیم گلشیفته فراهانی ربطی به جنبش سبز ندارد؛ آیا جنبش سبز هم ربطی به گلشیفته فراهانی و امثال او ندارد؟ آیا در قاموس کسانی که امروز از هر سو خود را داعیهداران و بانیان و حامیان جنبش سبز ِ آزادیخواهی ِ مردم ایران میدانند، آزادی ِ انتخابِ سبْک ِ زندگی به رسمیت شناخته میشود؟
golshifte khodesh mohreye in nezame diktatori hast
Ostade mohtarm Jenab Aghaye Mehrani :
arze slam o ehteram ”
bebakhshid ke majbooram fingilish benevisam
zemne inke maghale shoma besyar taseer gozar va besyar khandani ast vali moteasefane engar shoma neveshte zire axe Golshifte ro nadidi
برای بیان آزادی و اعتراض به سانسور در ایران است!…این تصویر فریادی است در برابر یک جامعه پر از خشونت، نژادپرستی، تبعیض جنسی، آزار جنسی و ریاکاری است
ishaon be serahat elam kardan ke daran mobareze siasi anjam midan .
etefaghan khanoome golshifte az afrade besyar siasi bodand ishon ahange besyar ziba va shenidani dar bare jonbeshe sabz khondan , va etefaghan besyar ham morede esteghbal gharar gereft ,
nemidonam aya shoma inha ro midonid ,
aya hata serfe horpishe bodan in in ejazaro mide ke dar sharayete besyar naaroome jamee va moshkelate khasi ke faghat dar bakhshe honaro farhange ma vojod dare , har noe azadi ro dashte bashan , aya serfe inke mikhahim azad bashim , yani digar hich kaso hich chiz bejoz hadafo arzeshe khodemon mohem nist ?
man be onvane yek azadikhah va mobarez hanin ja elam mikonam ke be hich onvan hazer nistam bavarha , eteghadat , va khastehaye mardomam ro hata mardomi ke ba man mokhalef hastand fadaye azadie khodam konam , che basa barax , hazeram dar band bemiram vali mardomam va iranam be bavarhashon beresan
moteshakeram
خیلی عکس زیبایی بود
ممنون .…
بسیار عالی! چقدر خوشحالم که نوشتید و خواندمتان! موفق باشید
موضوع اخیر ساده است, عکسهای گلشیفته زیبا هستند،چرا که گلشیفته زیباست. ما قرار نیست در مورد دوست داشن این عکسهای کاملا معمولی ولی زیبا، منفعلانه به کسی توضیح دهیم یا بحثی بکنیم . اصلا نمیبایستی حق اظهار نظر راجع به انتخاب نوع پوشش،،، خودمان را به کسی بدهیم مگر آنکه آن انتخاب وارد حریم عمومی شده باشد. فرضا بریژیت باردو نمیتواند همانطور که در فیلم «و خدا زن آفرید» ظاهر میشود، در خیابان هم ظاهر شود، هر چند اگر از کنار تصاویر بزرگ برهنه اش بر سر در سینمایی بگذرد. در ساحل که منطقه ای عمومی است باز نوع پوشش با خیابان متفاوت است. در ساحلهای خاصی نوع پوشش حتی با ساحلهای دیگر متفاوت است چنانکه برهنگی کامل هم معنای غیر اخلاقی ندارد. عکسهای گلشیفته در حوزه هنر که حوزه ای خصوصی است قرار دارد. حال اگر بعضی این نوع هنر را که بواسظه تقدیس بدن انسان ریشه هایی انسانگرایانه دارد را دوست ندارند می توانند این عکسها را نبینند. فکر نمیکنم کسی آنها را مجبور به اینکار کرده باشد.
گلشیفته هرکاری که کرده به من و من ها هیچ ربطی ندارد. فکر فکر اوست و بدن بدن او.از این کار او نه جنبش سبز نفعی برده و نه ضرری خواهد کرد.
حرفی ندارم. من گلشیفته رو دوس داشتم اما الان…
اصلا کاری به درستی و غلطیش ندارم . به خودش مربوطه.تو گوره گلشیفته قرار نیست بخوابیم اما نمیدونم چرا همه خستگیشون و انقد بد دارن ابراز میکنن.به خدا به مغزتون فشار بیارید راه زیاده.انقد خودفروشی نکنید واسه یه عده آدم که اصلا هیچی واسشون مهم نیس جز…
بهتره بیشتر از این نگم چون فایده نداره… یاد گلشیفته بخیر.به زهرا امیر ابراهیمی پیوست…
روحش شاد